امروز: 1403/02/23
موضوع اصلی: شعر
موضوع فرعی: امام عسکری | شعر روضه

شعر شهادت امام عسکری (ع)

بر بالین پدر

پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش
پسری اشک‌فشان است به حال پدرش

پدری جام شهادت به لبش بوسه زده
پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش

پسری را که بُوَد نبض دو عالم در دست
شاهد داغ پدر، آه دل و چشم تَرَش

حسن العسکری از زهر جفا می‌سوزد
حجت‌بن‌الحسن از غم شده گریان به بَرَش

دشمن افکنده ز پا نخل امامت را باز
کُنَد اندیشه به نابودی یکتا ثمرش

خانه را که عدو دست به غارت زده است
آتش ظلم بر افروخته از بام و درش

سید رضا مؤید


هنگام جدایی

ای یوسف زهرا شده هنگام جدایی
ای گل پسر من جگرم سوخت کجایی

باش این دم آخر _ بالای سر من
تا سیر ببینم _ رویت پسر من

آه و واویلا آه و واویلا

آتش زده این زهر اگر بر همه هستم
من فکر تو و دربه‌دری‌های تو هستم

چون جدّ غریبت _ ای یوسف تنها
آواره شوی تو _ در دامن صحرا

آه و واویلا آه و واویلا

چون شمع سحر سوختم و زار و خموشم
بابا کمکم کن که کمی آب بنوشم

من تشنه لب اما _ هستی تو کنارم
با بودن تو من _ غم آب ندارم

آه و واویلا  آه و واویلا

سوزد جگرم، یاد غم جدّ غریبم
یاد تن صد پاره و آن «خدّ تریبم»

لب تشنه به گودال _ دریای کرم بود
تا لحظه آخر _ چشمش به حرم بود

مظلوم حسینم مظلوم حسینم

عبدالحسین میرزایی

0 نظر

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۳

ذو القعدة

۱۲۳۴۵۶۷
۸۹۱۰۱۱۱۲۱۳۱۴
۱۵۱۶۱۷۱۸۱۹۲۰۲۱
۲۲۲۳۲۴۲۵۲۶۲۷۲۸
۲۹۳۰