امروز: 1403/02/21
موضوع اصلی: آموزش

تلخیص دوره مبانی احکام | استاد ظهیری

دوره مبانی احکام شامل برخی از مبانی کلیدی احکام است که از دلِ آن پاسخ انبوهی از سؤالات شرعی استخراج می‌شود.

این دوره توسط حجت الاسلام شیخ عباس ظهیری تدوین و ارائه شده و جزو کارگاه‌های تلبس معاونت تهذیب است که در سایت ندای تهذیب بارگزاری شده است.

Nedaye-Tahzib.ir

مقدمه بحث

دین مرکب است از: اعتقادات و احکام و اخلاق

فقه، مجموعه قوانین و مقررات مربوط به رفتارهای انسان در زندگی فردی و اجتماعی است.

فقه به عرض عریض زندگی برنامه دارد و تنظیم‌کننده همه زندگی است و هیچ کردار و گفتاری نیست مگر اینکه فقه برای آن دستور دارد.

امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «مَا خَلَقَ اللَّهُ حَلَالًا وَ لَا حَرَاماً إِلَّا وَ لَهُ‏ حُدُودٌ كَحُدُودِ دَارِي هَذِهِ مَا كَانَ مِنَ الطَّرِيقِ فَهُوَ مِنَ الطَّرِيقِ وَ مَا كَانَ مِنَ الدَّارِ فَهُوَ مِنَ الدَّارِ» خداوند برای هر حلال و حرامی که خلق کرده است، محدوده‌ای مشخص ساخته؛ مانند دیواری که دور این خانه است. پس آنچه درون محدوده است، مشمول حکم خواهد بود و آنچه بیرون از محدوده است، مشمول حکم نخواهد بود.

طهارت حدثی شرط واقعی و طهارت خبثی شرط ذُکری

یکی از شرایط نماز، طهارت از حدث (اصغر و اکبر) و نیز طهارت بدن و لباس از خبث (نجاست و قذارت) است.

طهارت از حدث، شرط واقعی است، یعنی اگر عالماً عامداً ترک شود، نماز باطل است، اگر از روی جهل قصوری یا تقصیری یا نسیان و فراموشی یا هر جهت دیگری نیز ترک شود یا باطل انجام شود، نماز باطل است.

طهارت از خبث، شرط ذکری و علمی است، یعنی اگر علم به حکم و موضوع داشته باشد و رعایت نکند نمازش باطل است؛ اما اگر اطلاع نداشت باطل نیست.

شارع مقدس تفحص از نجاست را لازم نمی‌داند؛ لذا اگر شخصی، جاهل تقصیری به موضوع باشد، نماز صحیح است؛ البته اگر علم به نجاست داشت و فراموش کرد بنابر مشهور باید اعاده کند.

مدفوع حیوان حرام‌گوشتی که خون جهنده ندارد پاک است

فضله حیوانات حرام‌گوشتی که خون جهنده دارند نجس است؛ گرچه خودشان پاک باشند؛ مثل موش و گربه.

البته در مورد پرندگان اختلاف است.

تمام حیوانات حرام‌گوشتی که خون جهنده ندارند فضله‌شان پاک است؛ مثل تمساح و مار و لاکپشت.

ارشاد جاهل به حکم لازم است و ارشاد جاهل به موضوع لازم نیست

به فتوای همه فقها، ارشاد جاهل به حکم لازم است؛ اما ارشاد شخصی که حکم را می‌داند ولی موضوع را نمی‌داند لازم نیست.

اگر شخصی با بدن یا لباس نجس نماز می‌خواند، تذکر به او نه واجب است، نه مستحب.

اگر شخصی مشغول وضوگرفتن است و قسمتی از صورتش خونی است، تذکر به او لازم نیست.

اگر غذایی نجس است و مردم مشغول خوردن آن هستند تذکر لازم نیست، مگر اینکه شخصی که علم به نجاست پیدا می‌کند، سبب باشد؛ پس:

  • اگر مهمان متوجه شود
    • خودش نباید بخورد؛ چون خوردن نجس حرام است
    • ولی تذکر به دیگران لازم نیست
  • اگر میزبان متوجه شود
    • خودش نباید بخورد؛ چون خوردن نجس حرام است
    • به مهمان‌ها نیز باید اطلاع بدهد؛ زیرا خوراندن نجس حرام است و او سبب در ضیافت است

استثناء: مواردی که عمل، علی‌أیّ‌حال مبغوض شارع باشد (چه از عالم سر بزند چه از جاهل) در این موارد تذکر در موضوعات نیز لازم است؛ مانند خوردن سمّ و شراب.

قاعده فراغ و تجاوز

موضع قاعده فراغ: هر شکّی که پس از فراغ و پایان‌یافتنِ عمل برای مکلف حاصل شود.

مثل شکّ در اجزاء و شرایط نماز پس از سلام نماز یا شکّ در رکعات یا حتی شک در وضوداشتن پس از سلام نماز یا شکّ در رعایت ترتیب در وضو یا شک در شسنم نقطه‌ای خاص در غسل که در هیچ‌یک از این شکوک مکلف نباید به شکّ خود اعتنا کند.

موضع قاعده تجاوز: شکّی که در اثناء و وسط عمل پدید آید.

در این دسته از شکوک، اگر وارد جزء بعدی شده، نباید به شکّ خود اعتنا کند؛ اما اگر وارد جزء بعدی نشده، باید اعتنا کند.

مثلا اگر در سوره، نسبت به حمد شکّ کرد، یا در آیۀ بعدی، نسبت به آیه قبل شکّ کرد، یا در تشهد، نسبت به سجده شکّ کرد، یا در غسل هنگام شستن طرف راست بدن، نسبت به شستن سر و گردن شکّ کرد.

تبصره: قاعده تجاوز در وضو اجرا نمی‌شود.

قاعده حیلوله و بدل حیلوله

قاعده حیلوله

موضع قاعدۀ حیلوله یا حیلولة الوقت، شکوکی است که بعد از گذشت وقت حاصل می‌شود.

اگر وقت عملی پایان یافت، آنگاه مکلف نسبت به انجام‌دادن آن شکّ کرد، حائل‌شدنِ وقت (/حلولِ وقتِ بعد) باعث می‌شود به شکّ خود اعتنا نکند.

پس اگر پیش از غروب آفتاب نسبت به نماز ظعر یا عصر شکّ یا گمان کرد، باید نماز را بخواند؛ اما اگر پس از غروب شکّ کرد، لازم نیست بخواند.

زراره و فضیل از امام باقر(ع) نقل می‌کنند که حضرت فرمود: «مَتَى‏ اسْتَيْقَنْتَ‏ أَوْ شَكَكْتَ فِي وَقْتِ فَرِيضَةٍ أَنَّكَ لَمْ تُصَلِّهَا أَوْ فِي وَقْتِ فَوْتِهَا أَنَّكَ لَمْ تُصَلِّهَا صَلَّيْتَهَا وَ إِنْ شَكَكْتَ بَعْدَ مَا خَرَجَ وَقْتُ الْفَوْتِ وَ قَدْ دَخَلَ حَائِلٌ فَلَا إِعَادَةَ عَلَيْكَ مِنْ شَكٍّ حَتَّى تَسْتَيْقِنَ فَإِنِ اسْتَيْقَنْتَ فَعَلَيْكَ أَنْ تُصَلِّيَهَا فِي أَيِّ حَالَةٍ كُنْتَ» وسائل الشیعه، ج۴، ص۲۸۳

قاعده بدل حیلوله

قاعده بدل حیلوله مربوط به بحث ضمان است.

اگر شخصی مالی را از کسی غصب کند، باید آن را به او برگرداند؛ اما اگر مانعی پیش آمد که نتوانست خود آن مال را به او برگرداند، او بین مالک و مال، حائل شده و باید بدل (مثلی یا قیمی) آن را به او بدهد.

مثلاً انگشتر دوستش را می‌گیرد و داخل چاه می‌افتد، یا توپ را شوت می‌کند و روی کامیون افتاده و کامیون به شهر دیگری می‌رود.

ظنّ در رکعات حکم یقین دارد

ظنّ و گمان همواره حکم شکّ را دارد، غیر از بحث ظنّ در رکعات که هرگونه گمانی نسبت به رکعات هر نمازی حکم یقین را دارد و مکلف باید طبق آن عمل نماید.

ظنّ در افعال را برخی مراجع معتبر دانسته و برخی در حکم شکّ می‌دانند.

وجوب امساک تا پایان روز

گاهی روزه برای شخصی ضرر دارد یا ادامه‌دادن آن به‌هیچ‌وجه برایش مقدور نیست، یا فردی صبح به سفر می‌رود یا خانمی وسط روز عادت ماهانه می‌شود، در این موارد امساک لازم نیست.

اما شخصی که بدون عذر روزه خود را باطل کند، باید تا اذان مغرب امساک کرده و از انجام مبطلات روزه پرهیز کند و تکرار مبطل، گناه جدید محسوب می‌شود؛ گرچه کفاره تکرار نمی‌شود.

قاعده «لا حرج» در روزه

قاعده لاحرج بر همه احکام اولیه مقدم است و وجوب شرعی و برخی از محرمات را برمی‌دارد.

حرج یعنی مشقت خیلی شدید که نوعاً قابل تحمل نیست.

در روزه نیز اگر فرد روزه‌دار به حدّی از مشقت رسید که نتوانست روزه را ادامه بدهد، مثل دختربچه‌ای که تازه مکلف شده است، یا کشاورزی که به‌شدت تشنه شده است، باید به مقدار ضرورت بخورد یا بیاشامد و بنابر برخی فتاوا تا مغرب امساک کند.

خمس اموال زکوی

اموالی که زکات به آن تعلق گرفته و پرداخت شده است، اگر به سر سال برسد و سرمایه باشد، خمس نیز دارد.

با این تفاوت که زکات با وجود شرایط، هر سال تکرار می‌شود؛ ولی خمس فقط یک مرتبه تعلق می‌گیرد.

مثلاً امسال ۴۰ گوسفند دارد و یکی را برای زکات داد، سر سال خمسی، به ۳۹ گوسفند خمس نیز تعلق می‌گیرد. حال اگر سال آینده یک یا دو گوسفند اضافه شد، دوباره باید یک گوسفند برای زکات بدهد؛ اما نسبت به خمس، فقط خمس همان یک یا دو گوسفند واجب است.

مسئله ربا

ربا بر دو قسم است:

  • ربای قرضی: مالی را به دیگری قرض دهد و پس از مدتی بیش از آن را پس بگیرد.
  • ربای معاوضی: شی‌ئی را به شخصی بدهد و از همان شیء مقدار بیشتری پس بگیرد.

شرط ربای قرضی

  • تجانس: دو کالا باید هم‌جنس باشند
  • کیل و وزن: آن دو شیء در بازار به‌صورت وزنی یا پیمانه‌ای خرید و فروش شوند (نه عددی)

مستثنیات ربا

در چند مورد ربا گرفتن و ربا دادن جایز است.

  • رباگرفتن مسلمان از کافر
  • ربا بین فرزند (پسر یا دختر) و پدر
  • ربا بین زن و شوهر

قبض

در برخی معاملات قبض شرط است؛ مانند هبه، قرض، بیع صرف و سلم، رهن، وقف.

پس اگر پدری در زمان حیات، خانه‌ای را به فرزندش بخشید؛ اما سند نزد، پس از فوت اگر تحویل نداده باشد، خانه در ملک پدر باقی است و باید بین ورثه تقسیم شود.

شخصی ملکی را وقف مسجد کرد و صیغه وقف را هم خواند؛ اما هنوز برای ساخت به متولیان تحویل نداده است، وقف تحقق پیدا نکرده است. ؟؟؟

در معامله سلم نیز به هر مقدار از پول که اقباض کرد، معامله شرعی تحقق پیدا می‌کند.

عذر در وضو و غسل

عذر در وضو:

  • اختیاری مثل کاشت ناخن و لاک
  • غیر اختیاری مثل چسبی‌شدن دست

در عذر اختیاری شخص باید مانع را برطرف کند، یعنی اگر در دست است، باید کاملاً پاک شود و اگر در پا است همین‌که به‌مقدار مسح باز باشد کافی است.

اگر وقت تنگ بود، باید وضوی جبیره بگیرد (در وضوی جبیره باید دست تر بکشد و شستن و غلطیدن آب کافی نیست)

کاشت ناخن

  • اگر به‌راحتی جدا می‌شود (مثلا با نگه‌داشتن انگشت در نوشابه یا حرارت‌دادن) باید برطرف کند، اگر برطرف نکند و اول وقت وضوی جبیره بگیرد، باطل است.
  • اگر نمی‌تواند برطرف کند:
    • حکم تکلیفی: برخی: ایجاد مانع جایز نیست. برخی: در غیر وقت نماز جایز است ولی وقت نماز که برسد کار حرامی می‌کند.
    • حکم وضعی: باید آخر وقت وضوی جبیره گرفته و نمازش را بخواند.

هرگاه غسل ضرر داشت یا حرجی بود، وظیفه‌اش تبدیل به تیمم می‌شود.

عذر در نماز

افرادی که از انجام نماز کامل معذور هستند بر چند قسم می‌باشند:

  • معذور از قیام
    • اگر با تکیه قیام ممکن است، باید انجام بدهد و نشستن جایز نیست.
    • اگر قیام با تکیه مقدور نیست، می‌تواند نمازش را نشسته بخواند. ولی اگر کمی از قیام مقدور است، باید به حداقل اکتفا کند.
  • معذور از سجده
    • اگر به مقداری می‌تواند خم شود که عرفاً سجده صدق می‌کند، باید انجام دهد
    • اگر نمی‌تواند:
      • خوئی و سیستانی: به نیت سجده کمی خم شود کافی است
      • امام: به احتیاط واجب باید مهر را بالا آورد
      • وحید و صافی و رهبری: علاوه بر بالاآوردن مهر، گذاشتن کف دست و نوک شصت پا بر زمین لازم است
  • معذور از قیام و سجده (مثل افراد ویلچری): قیام و رکوع و سجده اختیاری از او ساقط می‌شود.

امامت جماعت

امامت افرادی که به اتفاق جایز نیست

  • امام نشسته، مأموم ایستاده
  • امام خوابیده، مأموم ایستاده یا نشسته
  • امام خوابیده، مأموم خوابیده

امامت افرادی که اختلافی است

  • مسلوس و مبطون
  • مبتلا به خوره و پیسی
    • امام و سیستانی: جایز نیست
    • بهجت و وحید و صافی: مکروه است
    • خوئی و تبریزی: احتیاط مستحب است که امامت نکند
  • کسی که از روی عذر با لباس نجس نماز می‌خواند
    • برخی: جایز نیست
    • برخی: اشکال ندارد

بطلان نماز امام جماعت

  • علم به بطلان قبل از شروع نماز (مثلا قبل تکبیر شک کرد وضو دارد یا خیر)
    • وظیفه امام: حقّ ندارد نماز را آغاز کند
    • وظیفه مأموم: اگر بعد نماز متوجه شد، نماز مأموم صحیح است
  • علم به بطلان وسط نماز
    • اگر فرد مطمئنی هست، «یستنیب» او را به‌جای خودش قرار می‌دهد
    • اگر شخص مطمئنی نبود، به مردم اعلان کند که فرادا نمازشان را پایان دهند
    • اگر این کار را نکرد، نماز مأمومین صحیح می‌باشد
  • علم به بطلان بعد از پایان نماز
    • نماز خودش را باید اعاده کند
    • نماز مأموم صحیح است
    • اعلان نیز بر امام جماعت لازم نیست

افراد مغلوط القرائه

کسانی که قرائت نمازشان نادرست است:

  • اگر توان بر تصحیح قرائت دارند:
    • وقت توسعه دارد: تعلّم واجب است و اگر فرا نگرفت، نماز باطل است
    • وقت تنگ است:
      • اگر جماعت ممکن است: بنابر فتوا یا احتیاط واجب باید نمازش را به جماعت بخواند
      • اگر جماعت برایش ممکن نیست: همان‌گونه نمازش را بخواند
  • اگر توان بر تصحیح قرائت را ندارد:
    • اکثریت مراجع: به هر کیفیتی که می‌تواند بخواند و احتیاط مستحب است که به جماعت بخواند
    • برخی مراجع: به احتیاط واجب به جماعت بخواند، مگر اینکه حرجی باشد.

اختصاصی «منبر عالمانه»

0 نظر

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *