امروز: 1403/02/19
موضوع اصلی: روضه و مقتل
موضوع فرعی: علی‌اکبر | متن روضه

روضه حضرت علی اکبر (ع)

خیلی سخته عزیز انسان پیش چشمش از دستش بره.

من خود به چشم خویشتن *** دیدم که جانم می‌رود

دست بابا رو بوسید، دیگه نمی‌تونم فریاد هل من ناصر شما رو ببینم، غربت شما رو تماشا کنم. اجازه میدان گرفت.

پسرم؛ از اسب پیاده شو، چند قدم جلوی چشمم راه برو نگاهت کنم. هر وقت می‌خواستیم به یاد جدم بیفتیم همه‌مون تو رو نگاه می‌کردیم.

بار دوم که رفت، حضرت مضطرب، زینب س: ابی‌عبدالله دم خیمه جنگ علی رو تماشا، پلک نمی‌زد، یه وقت گرد و خاک بلند، حضرت: ولدی قتلوک.

شیخ جعفر: برای هر کدام از اصحاب که از اسب به زمین می‌افتادند، حضرت مثل باز شکاری خودش رو می‌رساند؛ اما وقت علی، حضرت طاقت راه‌رفتن نداشت، آرام آرام به سمت میدان.

زین‌العابدین: در خیمه کنار خواهرم زینب بودم، خواهرم سکینه برگشت، دیدم خاک بر سر می‌ریزد، بلند شید دارن نعش علی رو میارن!

ای پسر رفتی و کردی پیرم *** گر عدو هم نکشد، می‌میرم

0 نظر

ارسال نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۲۸

شوّال

۱۲۳۴۵۶۷
۸۹۱۰۱۱۱۲۱۳۱۴
۱۵۱۶۱۷۱۸۱۹۲۰۲۱
۲۲۲۳۲۴۲۵۲۶۲۷۲۸
۲۹۳۰