ابوبصیر میگوید: امام باقر(علیهالسلام) از شخصی که از آفریقا آمده بود حال یکی از شیعیانش را پرسید و فرمود: حال راشد چطور است؟
آن مرد گفت: هنگامی که حرکت کردم او صحیح و سالم بود و به شما هم سلام رساند.
امام فرمود: خداوند رحمتش کند!
مرد: مگر راشد مرد؟
امام: آری!
چه زمانی؟
دو روز پس از حرکت تو.
عجب، راشد نه مرضی داشت و نه مبتلا به دردی بود!
مگر هرکس میمیرد، با مرض و علت خاصی میمیرد؟
ابوبصیر میگوید: پرسیدم: راشد چگونه آدمی بود؟
امام فرمود: یکی از دوستان و علاقمندان ما بود.
سپس فرمود: «أَ تَرَوْنَ أَنْ لَيْسَ لَنَا مَعَكُمْ أَعْيُنٌ نَاظِرَةٌ وَ أَسْمَاعٌ سَامِعَةٌ» شما فکر میکنید که چشمهای بینا و گوشهای شنوا همراه شما نیست؟
اگر چنین فکر کنید، بد فکر کردهاید. «وَ اللَّهِ لَا يَخْفَى عَلَيْنَا شَيْءٌ مِنْ أَعْمَالِكُمْ» به خدا سوگند، چیزی از کارهای شما بر ما مخفی نیست، تمامی اعمالتان پیش ما حاضر است و ما همیشه متوجه رفتار شما هستیم. سعی کنید خودتان را به کارهای خوب عادت دهید و جزو خوبان باشید و با همین نشانه نیک هم شناخته شوید و من فرزندان خود و همه شیعیانم را به کارهای نیک فرمان میدهم.
بحار: ج ۴۶، ص ۲۴۴
0 نظر