شیبانی میگوید: روزی امام صادق(علیهالسلام) را دیدم، بیلی به دست داشت و لباس زبر کارگری پوشیده، در باغ خود چنان کار میکرد که عرق از پشت مبارکش سرازیر بود.
گفتم: فدایت شوم! بیل را بدهید من این کار را انجام دهم.
امام فرمود: نه، من دوست دارم که مرد برای بهدستآوردن روزی زحمت بکشد و از گرمای آفتاب رنج ببرد.
بحار: ج ۴۷، ص ۵۷
0 نظر