ابوبصیر میگوید: در محضر امام محمد باقر(علیهالسلام) وارد مسجد شدم، مردم در رفتوآمد بودند.
حضرت به من فرمود: از مردم بپرس مرا میبینند؟
من به هرکس که رسیدم پرسیدم: امام باقر(علیهالسلام) را دیدهای؟
میگفت: نه! (با اینکه حضرت همانجا ایستاده بودند)
گذشت تا اینکه ابوهارون مکفوف (نابینا) وارد مسجد شد.
امام فرمود: اکنون از ابوهارون بپرس که مرا میبیند یا نه؟
از ابوهارون پرسیدم: امام باقر را دیدهای؟
پاسخ داد: آری!
آنگاه به حضرت اشاره کرد و گفت: مگر نمیبینی امام اینجا ایستاده است.
پرسیدم: از کجا فهمیدی؟ (تو که نابینا هستی)
پاسخ داد: چگونه ندانم با اینکه امام نوری درخشان است؟
بحار، ج۴۶، ص۲۴۳
آری حقیقت را با چشم دیگری باید دید.
0 نظر