مردی از اهالی بلخ میگوید: در سفر خراسان خدمت امام رضا(علیهالسلام) بودم.
روزی سفره غذا انداختند و امام(علیهالسلام) همه غلامان و خدمتگزاران خود (حتی سیاهان) را بر سر سفره نشانید تا با آنها غذا بخورند.
عرض کردم: فدایت شوم، بهتر است برای اینان سفره جداگانه میانداختند.
امام(علیهالسلام) فرمود: ساکت باش! خدای همه ما یکی است، پدر و مادرمان نیز یکی است و پاداش بستگی به عمل اشخاص دارد.
بحار: ج ۴۹، ص ۱۰۱
0 نظر