دادند در خرابه بیسقف، جایشان
جمعی که خلق شد دو جهان از برایشان
دادند در خرابۀ بیسقف، جایشان
آن فرقهای که واسطۀ رزق عالمند
دادند نان، بهرسم تصدّق، برایشان
آنان که بودشان به سرِ نُـه سپهر، جای
مجروح از پیادهرَوی بود، پایشان
شخصی کنیز خواست از آن فرقهای که بود
جبریل، خادمِ درِ دولتسرایشان
آنان که بود بر سرشان مهر، سایبان
در آفتاب، سوخت رخ مهلقایشان
آنان که شُست قابلهشان ز آب سلسبیل
از تشنگی پرید رخ و رنگهایشان
جمعی که بانوی حرم کبریا بُدند
از نینوا به عرش برین شد، نوایشان
جودی خراسانی
0 نظر