در را سفارش کن به رویم در نکوبند
زبان حال حضرت فاطمه(س) با پدرش رسول خدا پس از شهادت ایشان.
برخیز از بستر بیا پیغمبری کن
برخیز و زهرا را بهجایت بستری کن
برخیز از بستر که غم با ما نماند
برخیز باباجان، علی تنها نماند
در بسترت اُفتادهای فریاد کردم
بابا مخواه امروز دشمنشاد گردم
ما گِرد تو گریان و دلشادند جمعی
جمعی دورو و در پِیِ بادند جمعی
جمعی منافق رأیِ مردم جمع کردند
در خانه هیزم روی هیزم جمع کردند
بابا وصیت کن به منزلهای این شهر
بعد تو ای وای از اراذلهای این شهر
خیلی سفارش کُن به در، بر چوب، مسمار
بابا سفارش کن مرا بر سنگِ دیوار
تا مادری در پیش طفلانش نیفتد
آتش به جانِ بیت الاحزانش نیفتد
در را سفارش کن به رویم در نکوبند
مسمار را بر بارِ نیلوفر نکوبند
از خانه تا مسجد نگردانند ما را
بابا وصیت کن نسوزانند ما را
حسن لطفی
0 نظر